شمع بودم شعر

ساخت وبلاگ

شمع بودم سوختم این دود ، آه آخر است

صبح شد برخیز ای جان، ایستگاه آخر است

زندگی هر روز دارد سمت پیری می رود

مردن ما انتخابی نیست ، راه آخر است

سیب را از شاخه چیدم شرم آمد توبه را

بسکه با هر گاز گفتم این گناه آخر است

درد دوری از وطن با اهل غربت آشناست

روی بر گردان مسافر این نگاه آخر است

تلخی زخم زبان ها قسمت بازنده هاست

عبرت تاریخ ها بر دوش شاه آخر است
گاه دنیا را خطایی ساده بر هم می زند

گاه بار اولین هم ، اشتباه آخر است
-=-=-=-
=صبح شد برخیز ای جان، ایستگاه آخر است
.
مردن ما انتخابی نیست، راه آخر است
.
گاه بار اولین هم، اشتباه آخر است

+ نوشته شده در  شنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت &nbsp توسط khavari  | 

شیرز نقد و بررسی ...
ما را در سایت شیرز نقد و بررسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shirezo بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 3 خرداد 1403 ساعت: 14:46